کارآفرینی، بخشی از فرهنگ زندگی
در عصر جدید، رقابت، بیشتر بر سر منابع و سرمایههاست و کشورهایی در این عرصه موفق و پیروز میشوند که در آموزش افراد متخصص و کارآفرین، موفق باشند. تضمین و تداوم حیات و بقای سازمانها، نیازمند یافتن راهحلها و روشهای جدید مقابله با مشکلات میباشد که به نوآوری و ابداع، خلق محصولات، فرآیندها و روشهای جدید بستگی دارد.
● ضرورت و اهمیت فرهنگ کارآفرینی
کارآفرینی را یکی از دو شرط ضروری توسعهی اقتصادی میدانند. مهمترین نقشهای کارآفرینی از این قرارند:
- موجب گردآوری پساندازهای عمومی بیهدف و سرگردان میشود و تشکیل سرمایهها را بهبود میبخشد.
- منجر به ایجاد اشتغال در مقیاس وسیع میشود، بنابراین کارآفرینی، مشکلات بیکاری را که ریشهی بسیاری از مشکلات اقتصادی- اجتماعی است، کاهش میدهد.
- منجر به توزیع مجدد ثروت، درآمد و حتی قدرت سیاسی بهصورت عادلانه در جامعه میشود.
● زمینهسازی فرهنگی
قسمت اعظم فرهنگ کارآفرینی در جوامع کنونی، متأثر از نهادینهشدن فرهنگ علم در جامعه است. فرهنگ کارآفرینی در محیطی امکانپذیر است که هنجارهای غالب بر آن محیط، ارزشها و باورهای فرهنگ کار و علم را تقویت میکند. کارآفرینی مستلزم کشف یک نیاز اجتماعی است که به شناخت بافت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه وابسته است. در این بین، دولت در بسترسازی برای کارآفرینی، نقش بسیار مهمی دارد چراکه همیشه بزرگترین مانع بر سر راه کارآفرینان، مسائل فرهنگی بوده و دولت میتواند فرهنگ ارزشی کشور را تغییر دهد.
● تأثیرات کارآفرینی بر فرهنگ
کارآفرینی، یکی از عوامل اصلی فرهنگسازی محسوب میشود. نظر به اینکه کارآفرینی درواقع نوعی فرآیند و پدیدهی خلاقیت و نوآوری است، بنابراین مطالعات خلاقیتشناسی تاریخی و خلاقیتشناسی جامعهشناختی، بیانگر آن است که پدیدههای کارآفرینی، با انبوهسازی ابداعات و اختراعات و همگانیسازی استفاده از آنها، نقش بسیار مهمی در ایجاد رفتارهای جدید و شکلگیری الگوهای نوین زندگی و بهطور کلی بهوجود آمدن فرهنگ جدید داشتهاند.
● ضرورت تدریس درس کارآفرینی
امروزه شواهد موجود نشانمیدهد که کارآفرینی میتواند درنتیجهی برنامههای آموزشی، پرورش یابد. نظریهپردازان علم مدیریت که بُعد فنی کارآفرینی را بررسی میکنند، بر این اعتقادند که کارآفرینان میتوانند در کلاس درس، آموزش ببینند و بالنده شوند. آموزش کارآفرینی، مهمترین تلاشی است که بستر لازم برای فراگیری دانش و مهارتهای ضروری را برای افراد علاقهمند بهخصوص دانشجویان، فراهم میکند. آموزش عالی باید بتواند با ارائهی برنامههای آموزشی مناسب، در بروز ویژگیهایی مانند استقلالطلبی، ریسکپذیری، خلاقیت، خودباوری و آیندهنگری در آموختگان مؤثر باشد طوریکه بهجای جستوجوی کار، خودشان بهعنوان نیروی مولد علاوهبر ایجاد کسبوکار، برای دیگران نیز کار ایجاد کنند. «بارتون کلارک» معتقد است که دانشگاههای پویا در قرن بیستویکم، دانشگاههایی هستند که کارآفرین بوده و بتوانند ارزش تخصصی و مدیریتی را تلفیق نمایند.
● نهادینه کردن کارآفرینی در فرزندان
مطالعات مربوط به گذشتهی کارآفرینان، نشانمیدهد آنان در دوران کودکی دارای ارزشهای خاص اتکاء و استقلال بودهاند و خانوادههای آنان در این راه از هیچ کوششی فروگذار نکردهاند. کارآفرینان بهطور معمول دارای روحیهای هستند که از رضایت و سود آنی خود صرفنظر میکنند تا به پاداشهای بزرگ آینده دستیابند. دانشآموزانی که دارای روحیه و توان کارآفرینی هستند، حمایتهای مادی و معنوی میشوند. آموزش کودکان برای اتکاء به خود و استقلال اولیای فعال در تجارت و مشاغلی شبیه آن، کمک بزرگی در پرورش روحیهی کارآفرینی در کودکان است.
● رشد فرهنگ خودباوری
افرادی که خودپنداری مثبت دارند، بدون کمترین شک و تردیدی، دارای شایستگی و توانایی برای کارآفرینی و مستحق موفقیت در تلاشهای خود هستند. افراد موفق در کارآفرینی، حتی در شرایطی که در ابتدای راه بوده و هیچگونه امکانات و موقعیتی هم نداشتهاند نیز بهطور جدی به تواناییها و شایستگیهای خود اعتقاد راسخ و باور کامل داشتهاند و با خودباوری قاطع و اعتمادبهنفس فوقالعاده، در مسیر فعالیتهای کارآفرینی گام نهادهاند و به موفقیت و تحقق اهداف خود امیدوار بودهاند.
● نتیجهگیری
به مهارتها و استعدادهای خود ایمان بیاوریم و بسترسازی برای ظهور آنها را مورد توجه قرار دهیم. جذب افراد ژرفاندیش و قابل و ترویج نظام شایستهسالاری، برای ارتقای روحیهی کارآفرینان لازم است. با توجه به اهمیت و نقش بالای کارآفرینی در ایجاد توان رقابتی و توسعهی اقتصادی، توجه هرچه بیشتر به تقویت زمینههای فعالیت کارآفرینان و ترویج فرهنگ کارآفرینی در کشور، از اهمیت زیادی برخوردار است تا بتوانیم با توسعهی فرهنگ کارآفرینی، زیرساختهای جامعه را برای زندگی سعادتمندانه دگرگون نماییم.
گروه: اجتماعی